، تا این لحظه: 12 سال و 13 روز سن داره

مهتا

تولد بابا

روز چهارشنبه رفتیم کیک و گل خریدیم و با شمع و پوشال هم یک قلب ابتدای ورودی خونه درست کردیم.و مثلا خواستیم بابا رو سورپرایز کنیم.(البته من به بابا قبلش نقشه رو گفته بودم و ازش خواستم مثلا خیلی غافلگیر بشه) ...
5 اسفند 1396

اولین میوه آرایی

یکشنبه 961017 عصر یک روز زمستانی و اولین میوه آرایت برای بابا .در ضمن حلقه حلقه کردن خیار و تکه کردن سیب ها  هم کار خودن بود(چقدر باهم سر چاقو و پوست کندن میوه ها توسط خودت بحث کردیم ).حتی یک برش میوه هم به من و مهدی ندادی . از شانست باباهم جلسه داشت و دیر اومد خونه.میوه ها از ساعت 5:30 تا حدود ساعت 7:30 رو میز موندن. ...
18 دی 1396

سرای محله

با رفتن ودیر و مربی مهد، از اول تیر قرار شد به جای مهد کودک شما هم با داداشی بری سرای محله. امروز اولین روزی بود که رفتی.ولی علاوه بر مشکل و استرسی که تغییر محیط داره، یه مشکل دیگه هم داشتی، اونم بستن در بود.فضای اونجا یه سالن خیلی بزرگ تو طبق دوم بود و به خاطر پله ها و امنیت بچه ها حتما باید در بسته می بود.بعداز ظهرش هم خیلی بدقلق بودی.نمیدونم میتونی اونجا عادت کنی یا نه.گذر زمان فقط میتونه پاسخگوی این سوال باشه.   شنبه 960904 مربی های افتخاری ورزش امروز کلاس کار کتاب علوم و پاییزک ...
4 تير 1396

تبلت

پنج شنبه 18 خرداد 96 این روزها به خاطر رفتن خاله منیر و خانم لطف پور حال و حوصله ندیرم.امروزم که شیفت بودم و تو رفتی مهد کودک و من ومهدی هم با کلی کلک رفتیم اداره .شبم قرار بود بریم خونه مامانم. امروز هم تبلت جدیدت رو گرفتی و هم برات دمپایی رو فرشی( به قول خودت تمپایی پاشنه بلندی)خریدم. تازه کلی هم تهدیدم کردی (مامان اگه میخوایی بهت گیر ندم و تمپایی تو رو نپوشم الان برام تپایی پاشنه بلندی بخر) ...
21 خرداد 1396

روز تولد 5 سالگی

دوشنبه   96/1/28 الان که دارم این متن رو می نویسم ساعت 9:26 صبحه. یاد 5 سال پیش به خیر.وقتی برای بار اول تو بغلم گرفتم چقدر احساس خوبی داشتم به خصوص لبای خوشگلت خیلی به دلم نشست. امروز صبح خیلی بداخلاق بودی.اولش بهانه گرفتی که تولدم تو مهد باشه و پیش دوستام. ولی بعدش گفتی خونه باشه با خانواده البته کادوت رو روز تولد مهدی گرفته بودی . امسال روز تولد مهدی با روز پدر مصادف بود و از طرف اداره برج میلاد دعوت بودیم.حالا قراره امروز زود بیام دنبالت و کیک و فشفه و بادکنک و برف شادی .... و به قول مهدی خوشگذرونی   ...
28 فروردين 1396
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهتا می باشد