، تا این لحظه: 12 سال و 30 روز سن داره

مهتا

اولین میوه آرایی

یکشنبه 961017 عصر یک روز زمستانی و اولین میوه آرایت برای بابا .در ضمن حلقه حلقه کردن خیار و تکه کردن سیب ها  هم کار خودن بود(چقدر باهم سر چاقو و پوست کندن میوه ها توسط خودت بحث کردیم ).حتی یک برش میوه هم به من و مهدی ندادی . از شانست باباهم جلسه داشت و دیر اومد خونه.میوه ها از ساعت 5:30 تا حدود ساعت 7:30 رو میز موندن. ...
18 دی 1396

سرای محله

با رفتن ودیر و مربی مهد، از اول تیر قرار شد به جای مهد کودک شما هم با داداشی بری سرای محله. امروز اولین روزی بود که رفتی.ولی علاوه بر مشکل و استرسی که تغییر محیط داره، یه مشکل دیگه هم داشتی، اونم بستن در بود.فضای اونجا یه سالن خیلی بزرگ تو طبق دوم بود و به خاطر پله ها و امنیت بچه ها حتما باید در بسته می بود.بعداز ظهرش هم خیلی بدقلق بودی.نمیدونم میتونی اونجا عادت کنی یا نه.گذر زمان فقط میتونه پاسخگوی این سوال باشه.   شنبه 960904 مربی های افتخاری ورزش امروز کلاس کار کتاب علوم و پاییزک ...
4 تير 1396

تبلت

پنج شنبه 18 خرداد 96 این روزها به خاطر رفتن خاله منیر و خانم لطف پور حال و حوصله ندیرم.امروزم که شیفت بودم و تو رفتی مهد کودک و من ومهدی هم با کلی کلک رفتیم اداره .شبم قرار بود بریم خونه مامانم. امروز هم تبلت جدیدت رو گرفتی و هم برات دمپایی رو فرشی( به قول خودت تمپایی پاشنه بلندی)خریدم. تازه کلی هم تهدیدم کردی (مامان اگه میخوایی بهت گیر ندم و تمپایی تو رو نپوشم الان برام تپایی پاشنه بلندی بخر) ...
21 خرداد 1396

نقاشی

موضوع: یه نهنگ مهربون رو نقاشی کردی که دهنش کامل دیده میشه ولی فقط یه چشمش سمت ما هست و چون مهربون بود و ماهی ها رو نمیخورد، ماهی ها هم سمتش میومدن یه پری دریایی و دخترش هم نقاشی کردی . یه ستاره دریایی و یه صدف با یه گردنبند مروارید کنار ساحل دو رنگش کشیدی(قهوه ای پر رنگ هم خاک ساحله ) بعد کمی فکر کردی و گفتی نقاشیم یه چیزی کم داره! اونم نور مروارای گردنبند بود دوشنبه 96/6/6 اولین نقاشی روی سنگ با گواش ...
17 خرداد 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهتا می باشد